من البته هرجا که معادل خوبی وجود داشته باشد از طرفداران پر و پا قرص استفاده از کلمات فارسی هستم اما وقتی این کار با زور زدن همراه باشد نه تنها جا نمی افتد بلکه خنده دار هم می شود. وقتی فرهنگستان اول بجای "بلدیه " می گذارد " شهرداری" یا بجای "مالیه" "دارائی" یا بجای " عدلیه" دادگستری" آنقدر این معادل گذاری دقیق و در عین حال زیباست که به سرعت فراگیر میشود و امروز فقط در متون قدیمی با این کلمات برخورد داریم.
القصه تعدادی از معادلهای پیشنهادی "سایت ایرانیان بلژیک را در اینجا می آورم. (حرفهای خودم در مقابل هر کلمه داخل پرانتز )
بجای فتح یا ظفر بگو پیروزی ( پس کسانی که منزلشان در خیابان ظفر است باید آدرس بدهند منزل ما در خیابان پیروزی است )
بجای قرار بگو پیمان ( من ساعت ? بعدازظهر با ? نفر پیمان دارم )
بجای فایده بگو سود - هوده ( این کارا هوده نداره)
بجای جلسه کارمندان بگو نشست کارمندان ( بیچاره کارمندان بعد از چند سال کم کم نشست هم می کنند. البته خوب است که نگفت بگوئید نشیمن کارمندان )
بجای مریخ بگو بهرام ( مردان بهرامی زنان ونوسی )
بجای سند بگو دستک ( مدارک لازم : کپی دستک ماشین )
بجای شیمیائی بگو کیمیائی ( مسعود کیمیائی ؟ )
بجای افقی بگو ستانی ( ؟؟ )
بجای عمدی بگو ستونی ( ستونی رفتیم ستانی آمدیم )
بجای عقربه بگو شاهنگ ( شاهنگ کوچیکه ساعت روی چنده ؟)
بجای سالاد بگو سبزیانه ( سبزیانه الویه )
بجای سوئیت بگو سراچه ( منظور حافظ از :" که در سراچه ترکیب تخنه بند تنم " چی بوده ؟ )
بجای ماء شعیر بگو آبجو ( این معادل مخصوصا در منکرات کولاک می کند پس بجای بخدا من فقط ماءالشعیر خوردم حتما بگین یخدا من فقط آبجو خوردم )
بجای سد امیرکبیر بگو بند امیرکبیر ( بیچاره امیرکبیر)
بجای بین النهرین بگو میانرودان
بجای جرثقیل بگو گرانکش ( آدم یاد چه کلمه ای میفته ؟)
بجای غلیظ بگو چگال ( عجب لهجه چگالی داره )
بجای شطرنج بگو چترنگ ( چشم حتمنگ ! )
بجای آلت قتاله بگو کشت افزار
در این واژه نامه هم مشکل اصلی بسیاری از ما یعنی اشتباه در استفاده از پسوند " گذار " بجای "گزار" و بالعکس وجود دارد که فکر می کنم سهوا پیش آمده.
بازدید د?روز: 60
کل بازدید :100928
طنز کلامی
طنز تصویری
عهد عتیق ( تورات )
نامه های بچه ها به خدا
نیایش
از متون ایران باستان
ادبی
اجتماعی
هنری
از نهج البلاغه
کامپیوتر
متفرقه
زمستان 1385
پاییز 1385