بنیاد حکومت نیازف بر احمقانه ترین روشهای ممکن و ضمنا بسیار خشن و وحشتبار قرار داشت.او در عصر جدید از معدود افرادی بود که همچنان به سبک پادشاهان قدیم فرمانروایی می کرد و اگرچه عنوانش رییس جمهور بود ولی مرامش از پادشاهان خودکامه کم نداشت. او خود را "ترکمن باشی" یعنی رهبرترکمن ها می نامید. کتابی نوشته بود مشحون از اندرز که آن را در ردیف کتب مقدس نشانده بود و نسخه ای از آن را به همراه یک سفینه به فضا فرستاده بود و فراگیری آن را مهمترین وظیفه مردمش قرار داده بود به طوری که حتی اگر کسی می خواست گواهینامه رانندگی اخذ کند باید پیشاپیش در امتحان روحنامه او نمره قبولی می آورد. تدریس آن برنامه اجباری سیستم آموزشی کشور بود.عناوین روز و ماه و سال ها به همراه عناوین هر چیز عمومی نظیر پارک و خیابان و مسجد و معبر وحتی بندر مهم کشورش را به نام خود و سپس پدر و مادرش کرده بود. اگرچه کشورش ظاهرا پارلمان داشت ولی درواقع پسندهای شخص او قانون مجسم بود و قوانین عجیب و غریب وضع می کرد کمااینکه گوش کردن به رادیو را در اتومبیل ممنوع کرده بود! جدیدا هم فرمانی را امضا کرده بود که به موجب آن پخش موسیقی ضبط شده در مراسم عمومی و جشن ها از جمله در عروسی و نیز در تلویزیون قدغن می شد. او آکادمی علوم را بست و کتابخانه ها را تعطیل کرد. با وزرایش مثل برده رفتار می کرد. در ? شبکه تلویزیونی ترکمنستان فقط تصویر او و مذاکرات و ملاقاتهایش نمایش داده می شد. با اینکه ترکمنستان از غنی ترین کشورهای منطقه در زمینه گاز و ذخایر طبیعی است ولی مردم ترکمنستان به یمن مدیریت بی نظیر نیازاف از فقیرترین مردمان بشمار می روند.
عنوان سایت رسمی دولت ترکمنستان " دوران طلائی " ( البته برای نیازف و همپالکیهایش ) است!!
او نام ماههای میلادی را اینگونه تغییر داده بود :
ژانویه ترکمن باشی ( لقب خودش ! )
فوریه بایداک ( پرچم )
مارس نوروز
آوریل قربان سلطان ( نام مادر نیازف ! )
می مختومقلی ( شاعر بزرگ ترکمن )
جون اوقوز ( بر اساس کتاب روحنامه نیازف اوقوز خان بنیانگذار ملت ترکمن
است
جولای قورکوت ( نام یک قهرمان افسانه حماسی ترکمن ها )
آگوست آلب ارسلان ( بر اساس روحنامه او بنیانگذار سلسله سلجوقیان است)
سپتامبر روحنامه ( نام کتاب مقدسی که نیازف نوشته !! )
اکتبر استقلال
نوامبر سنجر ( آخرین پادشاه سلجوقی بر اساس روحنامه )
دسامبر بیطرفی ( نماد رویه سیاسی کشور مثلا )
اسم تمام روزهای هفته را هم تغییر داده بود. اسم روزهای هفته کاملا مانند اسامی فارسی روزها بود بجز جمعه که " Anna" نامیده می شد. ثمره نبوغ نیازف این بود :
شنبه روز روح ( معنوی )
یکشنبه روز استراحت Dynçgün
دوشنبه روز اصلی Başgün
سه شنبه روز جوان Ýaşgün
چهارشنبه روز خوش Hoşgün
پنج شنبه روز عدالت Sogapgün
جمعه Annagün ( فقط به کلمه قبلی یک gün یعنی روز اضافه کرد ).
این کمیته اعلام کرد: فدراسیون ایران در شرایطی نبوده که بر اساس قوانین فیفا، در آزادی عمل رفتار کرده باشد. تغییر مدیریت آن نیز براساس قوانین عالیترین سازمان فوتبال جهان نبوده است.
این کمیته اظهار داشت: تا هنگامیکه اوضاع فدراسیون ایران متاثر از قوانین فیفا و کنفدراسیون آسیا، عادی نشود و اساسنامه استانداری برپایه قوانین وضع نشود و انتخابات جدید تحت کنترل این دو نهاد برقرار نشود، این تعلیق به قوت خود باقی است.
این سایت افزود: فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا در ماه اوت سال 2006 در جریان برکناری محمد دادکان، رئیس وقت فدراسیون قرار گرفت؛ اتفاقی که براساس اساسنامه فیفا صورت نگرفته بود، به همین دلیل تا پانزده نوامبر 2006 به ایران مهلت دادند و ضرب الاجلی اعلام شد اما فدراسیون ایران به آن توجه کافی نکرد.
براساس اعلام فیفا، عدم اجرای تعلیق بستگی به این دارد که مقامات مسئول ایران، طرح فیفا را مورد پذیرش قبول داده و در صدد اجرای خواسته فیفا برآیند.
حذف تیم فوتبال امید، استقلال و سپاهان از رقابتهای آسیایی
به گزارش خبرگزاری فارس، براساس رای صادره از سوی فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) که کلیه فعالیتهای فوتبال ایران را به حالت تعلیق در آورده، تیم امید ایران بازیهای آسیایی دوحه را از دست خواهد داد.
این خطر دو تیم استقلال تهران و سپاهان اصفهان، نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا را نیز تهدید میکند. این در صورتی محقق خواهد شد که فدراسیون ایران شرایط مورد نظر فیفا را نپذیرد.
در این حالت تیمهای مختلف ایران از حضور در رقابتهای بین المللی محروم خواهند شد. با توجه به اینکه فیفا بصورت نامحدود فوتبال ما را تعلیق کرده، وضعیت تیم ملی برای حضور در جام ملتهای آسیا نیز نامشخص است.
فتاده تخته سنگ آنسوی تر ، انگار کوهی بود
و ما اینسو نشسته ، خسته انبوهی
زن و مرد و جوان و پیر
همه با یکدگر پیوسته ، لیک از پای
و با زنجیر
اگر دل می کشیدت سوی دلخواهی
به سویش می توانستی خزیدن ، لیک تا آنجا که رخصت بود
تا زنجیر
....
تخته سنگی کمی آنسوتر از این گروه بخت برگشته قرار دارد که روی آن نوشته :
کسی راز مرا داند
که از اینرو به آنرویم بگرداند
این تیره روزان به هر زحمت و جان کندنی که هست ( و به زیبائی تمام توسط اخوان ثالث تصویر شده ) سنگ را با آرزوی نجات و عدالت و آرامش و خوشبختی و آزادی بر می گردانند ولی در کمال ناباوری و حیرت می بینند که در آنروی سنگ هم نوشته :
کسی راز مرا داند
که از اینرو به آنرویم بگرداند ( !! )
یک شوخی تلخ که نشان می دهد کوشش آنان بی نتیجه بوده است. معنی ضمنی این شعر نا امیدی از تغییرات و اشاره ای به این باور ملی است که "هیچ بدی نرفته جاش یه بهتر بیاد ".
دکتر اسماعیل خوئی در پاسخ به این شعر گفته :
سنگی است دو رو که هر دو می دانیمش جز هیچ به هیچ رو نمی خوانیمش
شاید که خطا ز دیده ماست بیا یک بار دگر نیز بگردانیمش !
و من هر دوی این بزرگواران را و شعرشان را دوست دارم.
شکر وقتی گران شد میخورم قند
فدای دوستی در قحط پیوند
اصولاً بهتر از هیچ است کاچی
ولی لطفاً بفرما 20 از چند؟!
http://mehdigital.persianblog.com/
* وزیر اقتصاد: افزایش نرخ چند قلم کالا گرانی نیست. (مرحوم شرق ! )
رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس: بعد از 27 سال فقط توانستهایم از کاهش قیمت مواد مخدر جلوگیری کنیم. (همان مرحوم ! )
نکن دیگر گریبان را چنین چاک
تورم شد به کلی از جهان پاک!
در این کشور نشد چیزی گران، جز
حشیش و شیشه و خشخاش و تریاک
http://mehdigital.persianblog.com/
کی گفته که ما آپارتمان کم داریم؟
حتی چهبسا زیادتر هم داریم
این مسأله که مشکل مسؤولان نیست
در کشور اگر زیاد آدم داریم!
http://mehdigital.persianblog.com/
بازدید د?روز: 29
کل بازدید :100653
طنز کلامی
طنز تصویری
عهد عتیق ( تورات )
نامه های بچه ها به خدا
نیایش
از متون ایران باستان
ادبی
اجتماعی
هنری
از نهج البلاغه
کامپیوتر
متفرقه
زمستان 1385
پاییز 1385