مزمور 46
خدا با ماست
خدا پناهگاه و قوت ماست! او مددکاری است که در سختیها فوراً به کمک ما میشتابد. 2 بنابراین، ما نخواهیم ترسید اگرچه زمین از جای بجنبد و کوهها به قعر دریا فرو ریزند، 3 دریا غرش نماید و کف برآرد و طغیانش کوهها را بلرزاند!
4 نهریست که شعبههایش شادمانی به شهر خدا میآورد و خانه مقدس خدا را پرنشاط میسازد. 5 این شهر هرگز نابود نخواهد شد، زیرا خدا در آن ساکن است. پیش از آنکه اتفاقی رخ دهد خدا به یاری آن خواهد شتافت. 6 قومهای جهان از ترس فریاد بر میآورند؛ حکومتها لرزانند؛ خدا ندا میدهد و دنیا مانند موم گداخته میشود.
7 خداوند قادر متعال با ماست! خدای یعقوب پناهگاه ماست!
8 بیایید کارهای خداوند را مشاهده کنید. ببینید در دنیا چه خرابیها برجای نهاده است. 9 او جنگها را در سراسر دنیا متوقف خواهد ساخت؛ کمانها را خواهدشکست، نیزهها را خرد خواهد کرد و عرابهها را به آتش خواهد کشید. 10 «آرام باشید و بدانید که من خدا هستم و در میان قومهای جهان مورد عزت و احترام خواهم بود.»
مزمور ??
در ستایش نیکویی خداوند
در هر زمانی خداوند را ستایش خواهم کرد؛ شکر و سپاس او پیوسته بر زبانم جاری خواهد بود. 2 جان من به وجود خداوند فخر میکند؛ اشخاص فروتن و افتاده این را خواهند شنید و خوشحال خواهند شد. 3 بیایید با من عظمت خداوند را اعلام کنید؛ بیایید با هم نام او را ستایش کنیم!
4 خداوند را به کمک طلبیدم و او مرا اجابت فرمود و مرا از همه ترسهایم رها ساخت. 5 مظلومان بسوی او نظر کردند و خوشحال شدند؛ آنها هرگزسرافکنده نخواهند شد. 6 این حقیر فریاد برآورد و خداوند صدای او را شنید و او را از همه مشکلاتش رهانید. 7 فرشته خداوند دور آنانی که از خداوند میترسند و او را گرامی میدارند حلقه میزند و ایشان را از خطر میرهاند.
8 بیایید امتحان کنید و ببینید که خداوند نیکوست! خوشابحال کسانی که به او پناه میبرند! 9 ای همه عزیزان خداوند، او را گرامی بدارید؛ زیرا کسانی که ترس و احترام او را در دل دارند هرگز محتاج و درمانده نخواهند شد. 10 شیرها نیز گرسنگی میکشند، اما طالبان خداوند از هیچ نعمتی بیبهره نیستند.
11 ای جوانان، بیایید تا به شما درس خداترسی یاد بدهم. به من گوش کنید! 12 آیا میخواهید زندگی خوب و عمر طولانی داشته باشید؟ 13 پس، زبانتان را از بدی و دروغ حفظ کنید. 14 بلی، از بدی دوری کنید و نیکویی و آرامش را پیشه خود سازید.
15 خداوند از نیکوکاران مراقبت میکند و به فریاد ایشان گوش میدهد. 16 اما او برضد بدکاران است و سرانجام، اثر آنها را از روی زمین محو خواهد ساخت. 17 نیکان فریاد برآوردند و خداوند صدای ایشان را شنید و آنها را از تمام سختیهایشان رهانید. 18 خداوند نزدیک دلشکستگان است؛ او آنانی را که امید خود را از دست دادهاند، نجات میبخشد.
مزمور ??
در ستایش نیکویی خداوند
در هر زمانی خداوند را ستایش خواهم کرد؛ شکر و سپاس او پیوسته بر زبانم جاری خواهد بود. 2 جان من به وجود خداوند فخر میکند؛ اشخاص فروتن و افتاده این را خواهند شنید و خوشحال خواهند شد. 3 بیایید با من عظمت خداوند را اعلام کنید؛ بیایید با هم نام او را ستایش کنیم!
4 خداوند را به کمک طلبیدم و او مرا اجابت فرمود و مرا از همه ترسهایم رها ساخت. 5 مظلومان بسوی او نظر کردند و خوشحال شدند؛ آنها هرگزسرافکنده نخواهند شد. 6 این حقیر فریاد برآورد و خداوند صدای او را شنید و او را از همه مشکلاتش رهانید. 7 فرشته خداوند دور آنانی که از خداوند میترسند و او را گرامی میدارند حلقه میزند و ایشان را از خطر میرهاند.
8 بیایید امتحان کنید و ببینید که خداوند نیکوست! خوشابحال کسانی که به او پناه میبرند! 9 ای همه عزیزان خداوند، او را گرامی بدارید؛ زیرا کسانی که ترس و احترام او را در دل دارند هرگز محتاج و درمانده نخواهند شد. 10 شیرها نیز گرسنگی میکشند، اما طالبان خداوند از هیچ نعمتی بیبهره نیستند.
11 ای جوانان، بیایید تا به شما درس خداترسی یاد بدهم. به من گوش کنید! 12 آیا میخواهید زندگی خوب و عمر طولانی داشته باشید؟ 13 پس، زبانتان را از بدی و دروغ حفظ کنید. 14 بلی، از بدی دوری کنید و نیکویی و آرامش را پیشه خود سازید.
15 خداوند از نیکوکاران مراقبت میکند و به فریاد ایشان گوش میدهد. 16 اما او برضد بدکاران است و سرانجام، اثر آنها را از روی زمین محو خواهد ساخت. 17 نیکان فریاد برآوردند و خداوند صدای ایشان را شنید و آنها را از تمام سختیهایشان رهانید. 18 خداوند نزدیک دلشکستگان است؛ او آنانی را که امید خود را از دست دادهاند، نجات میبخشد.
(مزامیر 42-72)
دعایی از دیار غربت
چنانکه آهو برای نهرهای آب اشتیاق دارد، همچنان ای خدا، جان من اشتیاق شدید برای تو دارد. 2 آری، جان من تشنه خداست، تشنه خدای زنده! کی میتوانم به حضور او بروم و او را ستایش کنم؟ 3 روز و شب گریه میکنم، و اشکهایم غذای من است؛ تمام روز دشمنان از من میپرسند: «پس خدای تو کجاست؟»
4 چون به گذشته فکر میکنم دلم میگیرد؛ به یاد میآورم چگونه در روزهای عید، جماعت بزرگی را سرودخوانان و حمدگویان به خانه خدا هدایت میکردم!
5 ای جان من، چرا محزون و افسرده شدهای؟ بر خدا امید داشته باش! او را دوباره ستایش کن، زیرا او خدا و نجات دهنده توست!
6و7 ای خدا، در این دیار غربت دلم گرفته است. حتی آبشارهای کوهستانها و موجهای دریاهای تو نیز غم و اندوه بر من میدمند؛ اعماق اقیانوسها بر من میغرند. از سرزمین اردن و کوههای حرمون و مصغر، تو را به یاد میآورم. 8 خداوندا، در طی روزمرا مورد لطف و رحمت خود قرار ده، تا هنگامی که شب فرا میرسد سرودی برای خواندن داشته باشم و نزد خدای حیات خود دعا کنم.
9 به خدا که صخره من است میگویم: «چرا مرا فراموش کردهای؟ چرا بسبب ظلم دشمن نالهکنان به اینسو و آنسو بروم؟» 10 سرزنش دشمنانم مرا خرد کرده است، زیرا هر روز با کنایه به من میگویند: « پس خدای تو کجاست؟»
? ای خداوند گوش خود را فرا گرفته مرا مستجاب فرما زیرا مسکین و نیازمند هستم ? جان مرا نگاه دار زیرا من متقی هستم . ای خدای من بنده خود را که بر تو توکل دارد نجات بده ? ای خداوند بر من کرم فرما یزرا که تمامی روز تو را می خوانم ? جان بنده خود را شادمان گردان زیرا ای خداوند جان خود را نزد تو بر می دارم ? زیرا تو ای خداوند نیکو و غفار هستی و بسیار رحیم برای آنانی که تو را می خوانند
? ای خداوند دعای مرا اجابت فرما و به آواز تضرع من توجه نما ? در روز تنگی تو را خواهم خواند زیرا که مرا مستجاب خواهی فرمود
بازدید د?روز: 0
کل بازدید :100458
طنز کلامی
طنز تصویری
عهد عتیق ( تورات )
نامه های بچه ها به خدا
نیایش
از متون ایران باستان
ادبی
اجتماعی
هنری
از نهج البلاغه
کامپیوتر
متفرقه
زمستان 1385
پاییز 1385